1 - وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُواْ فِى الْیَتَمَى فَانْکِحُواْ مَا طَابَ لَکُمْ مِّنَ النِّسَآءِ مَثْنَى وَثُلَثَ وَرُبَعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُواْ فَوَحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَنُکُمْ ذَ لِکَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُواْ (1)
و اگر مىترسید که عدالت را دربارهى (ازدواج با) دختران یتیم مراعات نکنید، (از ازدواج با آنان صرفنظر نمایید و) با زنان دلخواه (دیگر) ازدواج کنید، دوتا، سهتا، یا چهار تا. پس اگر ترسیدید که (میان همسران) به عدالت رفتار نکنید، پس یک همسر (کافى است) یا (به جاى همسر دوّم از) کنیزى که مال شماست (کام بگیرید، گرچه کنیز هم حقوقى دارد که باید مراعات شود) این نزدیکتر است که ستم نکنید. (2)
همانگونه که در آیه شریفه بیان شده اسلام برای مرد اجازه داده تا چهار زن بصورت دایم اختیار کند اما مشروط به قید عدالت نموده. در مورد عدالت باید دانست منظور از آن عدالتی است که مربوط به امور زندگی از قبیل همخوابگی و تامین وسائل و رفاه و آرامش زندگی بطور مساوی است ، مثلا اگر یک شب پیش یکی از زنهاست شب دیگر را باید پیش زن دیگری باشد.پس منظور، عدالت در حریم قلب و عواطف انسانی نیست چون شکی نیست که عدالت در محبتهاى قلبى خارج از قدرت انسان است چه کسى مى تواند محبت خود را که عواملش در بیرون وجود اوست از هر نظر تحت کنترل درآورد؟ به همین دلیل رعایت این نوع عدالت را خداوند واجب نشمرده و در آیه 129 همین سوره نساء مى فرماید: ((و لن تستطیعوا ان تعدلوا بین النساء و لو حرصتم ؛ شما هر قدر کوشش کنید نمى توانید در میان همسران خود (از نظر تمایلات قلبى ) عدالت و مساوات برقرار سازید)). بنابراین محبت هاى درونى مادامى که موجب ترجیح بعضى از همسران بر بعضى دیگر از جنبه هاى عملى نشود ممنوع نیست ، آنچه مرد موظف به آن است رعایت عدالت در جنبه هاى عملى و خارجى است .(3)
حال ببینیم فلسفه این تعدد زوجات چیست؟
وقتی مروری بر تاریخ میکنیم میبینیم که مسئله تعدد زوجات قبل از اسلام بصورت نامحدود بوده و دین اسلام آمده بصورت محدود و با شرایط خاص و بخاطر ضروروتهای موجود وضع کرده.
حال این ضرورتهای چیست؟
1- بشر همیشه در جنگ و نزاع بوده و در این میان مطمئنا عده ای از مردانی که شرکت میکنند کشته میشوند که زنشان بیوه و فرزندانشان یتیم و بی سرپرست میشوند. و معمولا هیچ جوانی دوست ندارد با زن بیوه برای اولین بار ازدواج کند
2-آمار جهانی آنگونه که نشان میدهد هموراه تولد دختر بیشتر از پسر میباشد . حال اگر هر مردی به یک زن اکتفا کنند در اینصورت دختران بیشماری مجرد مانده و از این نعمت الهی محروم میشوند.
3-از نظر روانشناسی مرد ذاتا تنوع گرا بعبارتی دوست دارد چند زن در اختیار داشته باشد . ولی زن ذاتا تک گرا و تک شوهر گراست و میخواهد مال یک نفر باشد. احکام اسلام هم متناسب با ویژگی ها و خصلتهای ذاتی است .
4- زنان عادات ماهیانه ای دارند که مردان در این مواقع از بعضی چیزها محروم میشوند.
همانگونه که میبینید این دستوری به نفع مردان نیست بلکه زنها هم نفع میبرند. البته باید دانست تعدد زوجات فقط بخاطر غرایز جنسی نبوده بلکه اسلام تمام مصالح و منافع اجتماع رو در نظر گرفته که یکی از آنها مورد ذکر شده است . با تعدد زوجین است که کسی اگر بتواند امور معیشتی چند نفر را اداره کند میتواند با چند زن ازدواج کند تا خانواده ای از بی سرپرستی رهایی یابند.
و علل دیگر...
باید دانست تعدد زوجین در اسلام دارای شرایط سنگینی است و بی قید و بند نیست . و اسلام واجب ندانسته بلکه تجویز نموده!
و همچنین در روایات، فلسفه تشریع صیغه موقت، جلوگیرى از انحرافات اخلاقى و پاکسازى جامعه از فساد و فحشاء و در واقع رحمت خداوند نسبت به امت اسلامى است کما این که ابن عباس مى گوید: «متعه چیزى نیست مگر رحمت خداوند نسبت به امتاسلامى(و با وجود متعه)زنانمى کندمگر انسان شقاوتمند- و یا مگر عده کمى-»(4)
چرا کسانیکه که به اینوع دستورات الهی ایراد میگیرند در برابر اینهمه فحشاء و روابط غیر مشروع سکوت میکنند؟ آیا بی بند و باری صحیح است یا مقید شدن به قوانین خاص و مشروع؟
در صورتی که قانع کنند نبود مطلب زیر را بخوانید و اگر باز قانع نشدید دوباره ذکر کنید.
1-سوره نساء آیه3
2-تفسیر نور
3- تفسیر نمونه ج 3 صفحات 290-291
4-شیخ مفید، خلاصه الایجاز، ص 25